خواندن متن درون این تصویر

گاهی اوقات با نوعی شرط بندی‌هایی که با خودمان می‌کنیم، می‌توانیم به خودمان اعتماد به نفس بدهیم. در تصویر زیر متنی نوشته شده که گفته می‌شود هر کسی که بتواند آن را بخواند، می‌تواند آیندۀ روشنی داشته باشد. از این نظر که می‌تواند دید جزئی نگر خوبی داشته باشد.

ادامه خواندن خواندن متن درون این تصویر

نباید منتظر فرصت نشست

اینکه فرصت‌ها پله‌های ترقیِ ما انسان‌ها هستند، هیچ شکی نیست. اینکه فرصت‌ها معمولاً از کجا می‌گذرند تا با سد معبر شدن جلوی راه آنها، به نان و نوایی برسیم، کسی نمی‌داند. تنها فرقی که بین یک آدم موفق با آدم ناموفق وجود دارد این است که آدم موفق قادر به شناسایی و استفاده از فرصت‌هایی است که دور و بر او وجود دارند. در حالی که آدم نا موفق حتی اگر خودِ فرصت با پای خودش به سمت او بیاید، حتی یک قدم برای رسیدن به آن بر نمی‌دارند!

ادامه خواندن نباید منتظر فرصت نشست

عادت به خواندن کتاب

به خواندن چه نوع کتابی علاقه دارید؟
به چه موضوعی؟
با چه سبکی نوشته شده باشد؛ به سبک ادبی حرفه‌ای، کتابی یا با سبک عامیانه؟
اصلاً به خواندن کتاب علاقه‌ای دارید؟
به این فکر می‌کنید که چطور زمانی را در روز خالی کنید و آن را به خواندن اختصاص دهید؟

ادامه خواندن عادت به خواندن کتاب

وقتی صدا و سیما یک کار خوب پخش می کند!

یک زمانی خائن را کسی می‌خواندند که صدمه‌ای به یک جامعه وارد می‌کرد و این کار را چه دانسته و چه نادانسته انجام می‌داد. اما حال باید کسی را که می‌تواند کار مفید و سودمندی را در سطح وسیع انجام دهد، اما از این کار دریغ می‌کند را هم خائن خواند! چرا که فرصتی که به این شخص یا سازمان داده شده است در اختیار هر کسی نیست و نمی‌توان به سادگی از کنار آن فرصت گذشت.

ادامه خواندن وقتی صدا و سیما یک کار خوب پخش می کند!

زحمت بدون نتیجۀ ظاهری را بدون تاثیر مپندار

داستان از این جا شروع می‌شود که از مرد موفقی پرسیدند: “دلیل موفقیت تو چیست؟” مرد پاسخ داد: “دو کلمه؛ تصمیم‌های درست”. دوباره از او سوال کردند: “دلیل تصمیم‌های درست تو چیست؟” مرد پاسخ داد: ” یک کلمه؛ شکست”. دوباره پرسیدند: “دلیل شکست تو چه بود؟” پاسخ داد: “دو کلمه؛ تصمیم‌های اشتباه!”

ادامه خواندن زحمت بدون نتیجۀ ظاهری را بدون تاثیر مپندار

خیلی اوقات چشم ها را باید بست!

چشم را خدا برای دیدن به ما عطا کرده است. اما خیلی چیزها هم هستند که نباید دید و نسبت به آنها تذکر هم داده شده. اینکه در برابر چه چیزهایی باید چشم پوشی کرد، بماند. اما یکی از اوقاتی که باید چشم ها را بست، زمانی است که با انبوهی از کارهای جور واجور روبرو می‌شویم. نمی‌دانم تا به حال برای شما اتفاق افتاده که کارهای مختلفی پیش رو داشته باشید و نسبت به انجام تمامی آن کارها خوش‌بین نباشد.

ادامه خواندن خیلی اوقات چشم ها را باید بست!