هنوز هم باید کتاب نوشت

دوران مدرسه از بیشترین درسی که متنفر بودم، درس انشاء بود! هنوز هم وقتی یاد روزهایی که کلاس انشاء داشتم می افتم، حس بدی به من دست می‌دهد. البته حق داشتم. چون اصلاً نمی توانستم درک کنم که مهارت نوشتن و انشاءنویسی به چه درد من خواهد خورد؟!

اما الان قضیه کاملاً فرق کرده. یکی از بهترین و لذت بخش ترین کارهایی که می توانم هر روز انجام دهم، نوشتن است. نوشتن کتاب، نوشتن مقالات آموزشی برای سایت، نوشتن توضیحات برای پشتیبانی مشتریان و غیره. این تغییر ۱۸۰ درجه ای فقط یک علت دارد؛ آن زمان نمی دانستم که برای چه باید بنویسم. یا فقط می دانستم که برای نمره باید بنویسم! که این هم برایم قابل درک نبود، که چرا باید برای نمره نوشت! اما الان دقیق می دانم که برای چه می نویسم.

ادامه خواندن هنوز هم باید کتاب نوشت

تو دوست خوبم!

ضمیر ناخودآگاه یعنی جایی از ذهن ما که همه چیز را به صورت ناخودآگاه می‌گیرد و ذخیره می‌کند و در مواقعی که حتی فکرش را نمی‌کنیم از پردازش آن چیزهایی که ذخیره کرده است نتایج بُهت آوری را بر می‌گرداند. در سطح یک جامعه، کارکرد ضمیر ناخودآگاه بیشتر خود را نشان می‌دهد. به طوری که مثلاً زمانی که یک اصطلاح بیش از حد در بین اقشار مختلف جامعه استفاده می‌شود، حتی به رسانه‌ها هم راه پیدا می‌کند، کم کم جزء لاینفک زندگی روزمرۀ ما خواهد شد و تاثیر خودش را خواهد داشت.

ادامه خواندن تو دوست خوبم!

چرا ما به دانش اهمیت نمی دهیم؟

رفته بودم مرکز خرید و فروش دستگاه‌های صوتی. از یک مغازه‌دار سوال کردم؛ میکروفون USB حرفه‌ای دارید؟ برگشته به من پاسخ داده؛ مگر میکروفون USB هم داریم؟! گفتم؛ آره، داریم. مستقیم به درگاه USB کامپیوتر وصل می‌شود و کارت صدا هم درون خودش دارد. برای من واقعاً جای تعجب دارد که چرا فروشنده‌ای که هر روز سر و کارش با یک نوع کالا و خدمات است، به افزایش دانش با مطالعه و تحقیق اهمیتی نمی‌دهد؟!

ادامه خواندن چرا ما به دانش اهمیت نمی دهیم؟

عادت به خواندن کتاب

به خواندن چه نوع کتابی علاقه دارید؟
به چه موضوعی؟
با چه سبکی نوشته شده باشد؛ به سبک ادبی حرفه‌ای، کتابی یا با سبک عامیانه؟
اصلاً به خواندن کتاب علاقه‌ای دارید؟
به این فکر می‌کنید که چطور زمانی را در روز خالی کنید و آن را به خواندن اختصاص دهید؟

ادامه خواندن عادت به خواندن کتاب