خواب عجیبی بود! خواب دیدم سه نفر از نزدیک ترین هام رو از دست دادم، که یکی شون برام خیلی خیلی عزیز بود! حس بدی داشتم. گریه های از ته دل. انگار واقعی بود. بیدار که شدم، تازه فهمیدم که همش خواب بودند و خیلی خوشحال شدم. اما طبق معمول وقتی که از شر چنین کابوس های وحشتناکی خلاص میشم، با خودم فکر می کنم که اگر واقعاً اتفاق بیافته چی میشه؟ و یکم بهش فکر می کنم.
برچسب: افکار مثبت
کجای پله های پیشرفت هستی؟
پله های پیشرفت چیز عجیبی است! وقتی پایین این پله ها قرار می گیری، حس نا امیدیِ زیادی رو درک می کنی که باید تمامیِ اونها رو یکی پس از دیگری پس بزنی. وقتی هم به بالای این پله ها می رسی، به پایین نگاه می کنی و ترس سر تا پای وجودت رو بر می داره! با خودت میگی یعنی من این همه راه رو اومدم؟! اگه دوباره به پایین برگردم چی؟ وای؛ فکرشم نمیشه کرد.
وقتی طرز فکرت تغییر می کنه
من یاد گرفتم که وقتی نوع نگاهت به اتفاقهای پیرامونت تغییر میکنه، طرز فکرت تغییر میکنه. وقتی هم که طرز فکرت تغییر کرد، اهدافت تغییر خواهند کرد. حالا دیگه ممکنه انگیزهای برای کار کردن نداشته باشی. یا اینکه این انگیزه چندین برابر بشه. پس باید قبول کرد که همه چی از فکر شروع میشه. اینکه من یا شما یا هر کس دیگه ای چطور فکر میکنیم، نتیجۀ زندگیِ ما رو میسازه.
ترس از ناشناخته ها
برایم خیلی جالب است که تا زمانی که نسبت به یک موضوع علم نداریم، از آن وحشت داریم. اما همین که اندکی راجع به آن اطلاعاتی کسب میکنیم، کم کم اعتماد به نفس پیدا کرده و راه را با اعتماد بیشتری طی میکنیم. یکی از جنبههای مهمِ آموختن و یاد گرفتن همین است، که با افزایش اطلاعاتمان بتوانیم راه ناشدنی را ممکن و شدنی کنیم.
همه چی از فکر شروع میشه!
نمیدانم درون جمجمۀ ما چه نیرویی وجود دارد که به این اندازه قدرتمند است! افکار. تا اینجا واقعاً به این واقعیت رسیدم که دنیای بیرونیِ ما را افکار ما میسازند. اینکه چطور فکر میکنیم و سمت و سوی افکارِ ما چیست، زندگی ما و اطرافیان ما را شکل میدهند. به عبارت سادهتر افکار تبدیل به اعمال میشوند.