روزی را تصور کن که از خواب بلند شدی؛ آمادهای تا یک روز دیگر را بسازی. با انرژی بسیار شروع میکنی، اما دقیقاً نمیدانی باید از کجا شروع کنی. البته شاید بدانی، ولی در واقع نمیدانی! اما بالاخره از یک نقطهای شروع میکنی و همین طور که روز سپری میشود، از انرژیِ تو کاسته شده و کم کم شب فرا میرسد. احساس میکنی وقت استراحتت است. اما یا مجبوری ادامه دهی یا کارهایی که درون ذهنت یکی یکی فهرست میشوند مجبورت میکنند که ادامه دهی!
در این موقعیت آدم با خودش خواهد گفت؛ “ای کاش این فهرست شدنها از صبح به سراغم میآمد. نه الان!” اما به نظر میرسد از صبح ذهن تو در حال کار کردن بوده تا این فهرست را برای تو تهیه کند. اما همین که این فهرست کارها برای تو آماده میشود، شب شده و تو از نظر جسمی و ذهنی خستهای. اما الان میدانی که باید چه کار کنی.
با تصور اینکه دقیقاً همین فهرست کارها را صبح برای خودم یادآوری میکنم، شب میخوابی و فردا صبح دوباره نمیدانی که از کجا شروع کنی!!
این داستان تقریباً برای من هر روز در حال تکرار شدن است. شاید نشانۀ عدم برنامه ریزیِ دقیق باشد. شاید هم طبیعی است و من انتظار زیادی دارم. اما یک چیز را خوب فهمیدم و آن این است که این فهرست شدن کارها نیست که شب به سراغ من میآید. این انگیزۀ انجام دادن آن کارها است که از قرار معلوم شب است که به سراغ من میآید. یعنی شاید دقیقاً صبح میدانم که باید چه کاری را انجام دهم. ولی انگاری اصلاً حس و حال انجام آن کار را ندارم. اما در زمان دیگر که رمقی برایم نمانده است، حسش به من رجوع میکند.
این را از این بابت میگویم که شب هنگام، زمانی که ذهنم پر از افکار کارهایی است که باید انجام دهم، آنها را روی کاغذ میآورم تا فردا صبح از ادامۀ کار شروع کنم. حتی در این شرایط هم باز فردا صبح نمیدانم از کجا باید شروع کنم.
یک رایانه قابلیتی به نام Hibernate دارد که به خواب زمستانی هم معروف است. از زمانی که از این امکان برای خاموش کردن رایانه استفاده میکنم، پس از روشن کردم مجدد کمتر گیج میشوم. چون در این حالت تمامی برنامههایی که از قبل باز بودند، همچنان باز هستند و دقیقاً میتوانم آخرین کاری که در حال انجام دادن آن بودم را دنبال کنم. این قابلیت خوب رایانه است.
حالا با خودم میگویم ای کاش ما آدمها هم چنین قابلیتی داشتیم که هر صبح ذهنمان از نو Reset نمیشد که خواسته باشیم آن را دوباره مقدار دهی کنیم! این کار خیلی از ما زمان خواهد گرفت…
چه وبلاگ زیبایی
ببخشید چطور میتونم ویدیو بذارم تو وبلاگ.تو سایت بلاگفا
ممنون میشم یه توضیحی بدین.با تشکر
ممنونم. توی سایت Bloging.ir که به طور کامل توضیح دادم. اگر نمیتونید مقالۀ آموزشی رو پیدا کنید، حتماً از بخش جستجوی سایت استفاده کنید.
ولی به طور خلاصه بهترین راهکار درج ویدیو توی وبلاگ اینه که اول ویدیو رو توی آپارات بارگذاری کنید و پس از اون کد ویدیو رو توی بخش انتشار نوشته توی وبلاگتون قرار بدید.