یک قفس دو متری بالای پشت بوم داریم که توش چند تا مرغ نگهداری می کنیم. این حیوونا هم یک سرگرمیِ خوبی هستند، هم سود و فواید زیادی دارند. حالا از فواید مادیش که بگذریم، یکی از منافعی که دارد، هشدار به گذشت عمر است! چطور؟
دسته: تجربه ها
تو بودی چه کار می کردی؟
شاید خیلی بد نباشه که اتفاقات دور و برمون رو با دقت بیشتری نگاه کنیم. بعد اگر خواستیم قضاوت کنیم، خودمون رو جای طرفین قضیه بذاریم و بعد نتیجه بگیریم. البته این طور قضاوت کردن هم همیشه درست نیست. ولی حداقلش اینه که یکم فکر می کنیم و شاید یک نتیجۀ خوبی هم از داستان برای خودمون گرفتیم.
مرگ، تا این حد نزدیک!
چند شب پیش بود که هوا خیلی سرد شده بود و هر چی بخاری رو پر زورش می کردم، بازم انگاری زیاد فایده ای نداشت. فردا صحبش که از خواب بیدار شدم، شاید مثل همیشه روی بخاری نشستم تا اینکه کمی ماتحتم گرم بشه! 😁 همین که نشستم، یهو لولۀ بخاری از پشتش دراومد!! با خودم فکر کردم که شانس آوردم که دیشب همین ضربه با پام به بخاری نخورد، وگرنه حتماً شبش خفه می شدم. بخاری دقیقاً موازی و چسبیدۀ به تختم بود و هست. یعنی با یک تنلگر ساده شاید الان من نبودم. 😭
اعتیاد به تلگرام یعنی تا این حد؟!
به نظر میرسه که دلبستگی زیاد به هر چیزی خوب نباشه. حالا میخواد این چیز حتی خیلی خوب یا کاربردی باشه، یا نه! توی یکی از سایتهام که به جهت تبلیغ کانالهای تلگرام راه اندازی شده، یکی از کاربران مشکلش رو این طور بیان کرده بود:
وقتی طرز فکرت تغییر می کنه
من یاد گرفتم که وقتی نوع نگاهت به اتفاقهای پیرامونت تغییر میکنه، طرز فکرت تغییر میکنه. وقتی هم که طرز فکرت تغییر کرد، اهدافت تغییر خواهند کرد. حالا دیگه ممکنه انگیزهای برای کار کردن نداشته باشی. یا اینکه این انگیزه چندین برابر بشه. پس باید قبول کرد که همه چی از فکر شروع میشه. اینکه من یا شما یا هر کس دیگه ای چطور فکر میکنیم، نتیجۀ زندگیِ ما رو میسازه.
به موقع بچسب و به موقع رها کن
به جرات میتوانم بگویم که یکی از مهم ترین مهارتهای زندگی، این است که کارها را به موقع انجام دهیم. به موقع بچسبیم و به موقع رها کنیم. موضوع حرف من اینجا، فعالیتهای کاری است. فعالیتهایی که همۀ ما به نوعی داریم. اما بیشتر اوقات به هر آنچه که میخواهیم نمیرسیم. چرا؟ چون ارزش زمان انجام کار را نمیدانیم.